مشاور,مهارت های زندگی

آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک

0 0
Read Time:۱۵ Minute, 33 Second

آموزش مهارت کنترل هیجانات به کودکان بخشی از تقویت هوش هیجانی است. اگر بتوانیم در مواجه با احساسات مثبت و منفی کمی خودمان را کنترل کنیم در واقع اگر بتوانیم واکنشمان به آن هیجان را کنترل کنیم به این معناست که ما هوش هیجانی خوبی داریم. بعد از کنترل‌کردن هیجان واکنش درست نشان‌دادن به هیجان مطرح می‌شود. در این مطلب در مورد راه‌های تقویت مهارت کنترل هیجانات در کودکان صحبت می‌کنیم.

اگر کودکان احساسات خود را به‌درستی کنترل کنند، می‌توانند با هر موقعیتی کنار آمده و با مشکلات مقابله کنند. کنترل و تنظیم هیجانات، نقش کلیدی در مدیریت خشم و کاهش پرخاشگری در کودکان دارد.

برای کنترل هیجانات باید اول کودک با احساسات مختلف آشنا شده باشد و یا آنان را تجربه کرده باشد و در قدم بعد اهمیت کنترل احساسات را به کودک توضیح بدهیم، باید صحبت‌کردن و یا اجرای یک سری از فعالیت‌ها به آن‌ها بگوییم که این احساسات برای همه به وجود می‌آید و مهم این است که چطور این احساسات را کنترل کنیم.

آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک

۱.     شناخت احساسات

کودکانی که می‌توانند احساسات خود را بروز دهند کمتر دچار خشم و یا هیجانات غیرقابل‌کنترل می‌شوند. کودکی که می‌تواند با کلمه احساسش را بیان کند؛ یعنی احساسات خود را شناخته است. نکته قابل‌توجه آن است اکثر کودکان نمی‌توانند احساسات خود را بیان کنند و معمولاً با نشانه‌های رفتاری احساسات خود را نشان می‌دهند. پایشان را به زمین می‌کوبند، جیغ می‌زنند و یا رفتارهای ناشایست دیگری از خود نشان می‌دهند. شما باید به کودک کمک کنید که احساساتش را با کلمه به شما بگوید. ترس، خشم، شادی، تعجب، غم که هر کدامشان اگر با کلمه بیان نشود می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به کودکان وارد کند.

 

۲.     عادی‌سازی احساسات

کودکان گاهی خشمگین می‌شوند و گاهی می‌ترسند و باید این احساسات را تجربه کنند. اگر کودک برای امتحان اضطراب نداشته باشد درس نمی‌خواند و یا اگر احساس ترس در او وجود نداشته باشد ممکن است بی‌توجه در خیابان از بین ماشین‌ها رد شود و به خودش و دیگران آسیب بزند. در مقابل احساسات اگر از کنترل خارج شوند خطرساز هستند. باید به کودکان آموزش داده شود که شدت احساساتشان را کنترل کنند. برای مثال احساس ترس بیشتر از حد هم می‌تواند کودک را در برابر انجام خیلی کارها ناتوان کند؛ بنابراین درباره احساسات با کودک حرف بزنید و میزان مناسب برای هر احساس و دلیل آن احساس را به کودک توضیح بدید.

آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک جز مهارت های زندگی می باشد
آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک جز مهارت های زندگی می باشد
راه‌های کنترل هیجان در کودکان

سعی کنید به یاد داشته باشید که آموزش مدیریت هیجان، نیاز به آگاهی و مهارتی دارد که کودکان، هنوز درحال‌توسعه این مهارت هستند. بااین‌حال، بروز هیجان افراطی در برخی از کودکان فقط یک خصوصیت مادرزادی است.

ممکن است تنها چیزی که آن‌ها نیاز دارند، کمی حمایت، هدایت و صبوری از طرف شما باشد، تا یاد بگیرند چگونه این هیجان را با روش صحیح مدیریت کنند. گاهی اوقات این روند می‌تواند سخت باشد، اما تلاشی که شما برای انجام این کار صرف می‌کنید، می‌تواند برای کودک شما یک‌عمر تأثیرگذار باشد.

به یاد داشته باشید که این مسئله می‌تواند یک امتیاز قابل‌توجه در کنار خود داشته باشد: کودکانی که هیجان افراطی دارند، معمولاً همه هیجانات در آنان شدیدتر است. به بیان دیگر، هنگامی که کودکی با هیجان افراطی، حس خشم را با شدت بیشتری احساس می‌کند، ممکن است یک رهبر همدل یا پرشور نیز باشد. درحالی‌که آن‌ها حس ناامیدی را در سطح ۱۰ احساس می‌کنند، حس شادی و هیجان‌زدگی را نیز در همان سطح احساس می‌کنند.

آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان باید از کودکی آغاز شود
کودک را با هیجان آشنا کنید

تشخیص و تعریف چگونگی احساس خود، برای کودک اهمیت دارد. درباره هیجانات به آن‌ها آموزش دهید و آنان می‌آموزند که احساساتی که به نظر غیرشفاف یا گیج‌کننده به نظر می‌رسد، در واقع هر کدام اسم دارند.

به آن‌ها بگویید که «الان ناراحت به نظر می‌رسی»، «آشفته هستی». با گفتن جملاتی مانند «ناراحت هستم که امروز نمی‌توانیم به دیدن مادربزرگ برویم» یا «تعجب کردم که آن پسرها امروز خیلی خودخواهانه رفتار کردند» برای هیجانات اسم مشخص کنید.

همچنین می‌توانید با گفتگو درباره شخصیت‌های کتاب یا برنامه تلویزیونی، با کودک در خصوص احساسات شروع به صحبت کنید. هرازگاهی سؤالاتی مانند «به نظر تو این شخصیت چه احساسی دارد؟» بپرسید، توانایی کودک برای تشخیص هیجانات با تمرین بهبود می‌یابد. بینش هیجانی می‌تواند به کودک کمک کند تا از نظر روحی قوی‌تر شده و حتی هیجانات را عمیق‌تر درک کند.

احساسات مجزا در مقابل رفتارها

برای کودکان بسیار اهمیت دارد که یاد بگیرند چگونه هیجانات خود را با رفتار مناسب اجتماعی بیان کنند. به‌عنوان نمونه، جیغ‌کشیدن با صدای بلند در وسط فروشگاه یا لج‌بازی‌کردن در مدرسه رفتار مناسبی نیست.

به کودکان بگویید که هر هیجانی را می‌توانند حس کنند و مشکلی نیست اگر واقعاً احساس خشم یا ترس داشته باشند. اما این موضوع را برایشان شفاف‌سازی کنید که برای واکنش به این احساسات ناخوشایند، حق انتخاب دارند.

به‌عنوان‌مثال، درحالی‌که آن‌ها حق دارند از کسی عصبانی باشند، اما این موضوع به آن‌ها این حق را نمی‌دهد که به آن فرد آسیب برسانند. همچنین، می‌توانند به دلیل اینکه فروشگاه، بستنی موردعلاقه‌شان را ندارد، ناراحت باشند، اما به این معنی نیست که می‌توانند درحالی‌که گریه می‌کنند روی زمین بغلتند و دیگران را آزار دهند.

به‌جای هیجانات، رفتار کودک را تأدیب کنید. به او بگویید، «به این دلیل که برادرت را زدی، از بازی‌کردن محروم می‌شوی»، یا اینکه «چون جیغ کشیدی و باعث آزار گوش‌های من شدی، تا آخر امروز نمی‌توانی با این اسباب‌بازی بازی کنی».

مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک یعنی شناخت بهتر احساسات
تأییدکردن و درک‌کردن

گاهی اوقات والدین به طور غیرعمد، احساسات کودک را کوچک می‌شمارند. جملاتی مانند، «این‌قدر ناراحت نباش. این موضوع آن‌قدرها هم مهم نیست.» به کودک نشان می‌دهد که احساساتش اشتباه هست. احساسات درست هستند – حتی اگر آن‌ها در نظر شما نامتناسب باشند.

اعم از اینکه شما فکر می‌کنید آن‌ها عصبانی، ناراحت، ناامید، شرمسار یا مأیوس هستند، احساساتشان را نام‌گذاری کنید. این کار نشان می‌دهد که شما احساساتشان را درک کرده و با آنان همدل هستید.

هنگامی که می‌گویید «می‌دانم که عصبانی هستی که امروز به پارک نمی‌رویم» این جمله بیان می‌کند که متوجه عصبانیت او هستید، اما کمی ناخوشایند به نظر می‌رسد.

به‌جای آن بگویید «می‌دانم از اینکه امروز به پارک نمی‌رویم عصبانی هستی. من هم وقتی قادر به انجام کاری که می‌خواهم نیستم، عصبانی می‌شوم» این جمله اضافه شده، کودک را متقاعد می‌کند که همه افراد گاهی اوقات چنین احساساتی را ولو نه اغلب اوقات و نه به این شدت، تجربه می‌کنند.

در همین زمان، به کودک در درک این مسئله کمک کنید که این هیجانات می‌تواند زودگذر باشد و احساسی که آنان اکنون دارند، تا همیشه – یا حتی لزوماً بیشتر از چند دقیقه ادامه نخواهد داشت.

درک این موضوع که احساساتشان و همچنین گریه‌کردن، گذرا هستند، به کودک کمک می‌کند که در میان لحظاتی که درگیر هیجان هستند، کمی آرام‌تر شوند.

مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک کمک می کند احساساتش را بپذیرد
پذیرش خود را نشان دهید

طبیعی است که گاهی اوقات برای درک چگونگی برخورد با هیجانات بیش از حد کودکان، تقلا کنیم. همچنین طبیعی است که احساس سردرگمی و یاس داشته باشیم.

گرچه ممکن است درک نکنید که چرا کودک شما، این احساسات را تجربه می‌کند، اما این اتفاق به آن‌ها این اطمینان را می‌دهد که شما نسبت به احساساتشان آگاه هستید و این طبیعی است.

کودکان نیاز دارند که یاد بگیرند، تشخیص دهند، درک کنند و مسائلی را که تجربه می‌کنند حل‌وفصل کنند و احساس دیده‌شدن و پذیرفته‌شدن می‌تواند بسیار به آن‌ها کمک کند.

برخی از افراد ممکن است کودکانی که هیجانات شدیدی دارند را، «ضعیف و ناتوان» بنامند یا تصور کنند که حساسیتشان قابل‌تغییر است که این موضوع نه‌تنها به طور بالقوه آزاردهنده است، بلکه نادرست است. گریه‌کردن، عصبانی شدن و ناامیدشدن چیز بدی نیست و همچنین نشانه ضعیف‌بودن فرد نیست.

هر فردی خلق‌وخوی متفاوتی دارد و حساسیت او بخشی از وجود کودک است. اطمینان حاصل کنید که کودک می‌داند که شما، چیزی که هست را پذیرفته‌اید.

آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک
کنترل هیجانات را به کودک آموزش دهید

هنگامی که به کنترل هیجان می‌رسیم، توانایی کنترل هیجانات شدید، کاملاً به سن و رشد کودک بستگی دارد. قبل از اینکه کودک به سن ۲۴ ماهگی برسد و حتی گاهی تا سن ۳۶ ماهگی، توانایی کودک در خودداری از انجام برخی رفتارها به طور عمده کم است.

این موضوع به این معنی نیست که شما نمی‌توانید به آن‌ها آموزش دهید که چگونه هیجان خود را مدیریت کنند. هنگامی که آن‌ها دوره پیش‌دبستانی را شروع می‌کنند، بسیاری از کودکان مهارت‌های موردنیاز جهت شروع آموزش مدیریت هیجانات را دارند.

در اینجا چند مهارت مفید را بیان می‌کنیم که به کودک آموزش می‌دهد که هیجانات خود را مدیریت کنند:

  • تمرین تنفس عمیق. به کودک آموزش دهید که چگونه آرام و به‌آهستگی از طریق بینی نفس بکشد و سپس بازدم را از دهان خارج کند. (سعی کنید به آن‌ها بگویید که «یک گل را ببویند و سپس یک بالن را باد کنند» تا در انجام این کار مهارت پیدا کنند) ممکن است لازم باشد که چندین بار، در زمان عصبانیت، این کار را با او تمرین کنید، اما آن‌ها را تشویق کنید که در زمانی که نیاز دارند، این کار را خودشان به‌تنهایی انجام دهند.
  • برای آرام‌شدن، اعداد را بشمارید. به کودک یاد دهید که با شمردن اعداد، افکار ناخوشایند را از خود دور کند. شمردن سفال‌های سقف، تا ده شمردن، یا شمارش معکوس از ۱۰۰، چند کار ذهنی است که می‌تواند از پریشانی‌شان بکاهد.
  • استراحت کنید. به کودکان اجازه دهید که زمانی برای استراحت به خودشان اختصاص دهند یا از معلم بخواهند که برای نوشیدن آب از کلاس خارج شوند یا هنگامی که نیاز دارند حواس خود را از موضوع ناراحت‌کننده دور کنند، چند دقیقه با خود خلوت کنند. برای کودکان توضیح دهید که می‌توانند، قبل از آنکه هیجان خود را به رفتارهای نادرست تبدیل کنند، این کارها را انجام دهند. با این کار آن‌ها می‌توانند به‌راحتی تصمیم بگیرند که چه زمانی آماده هستند که نزد بقیه برگردند.
  • یک جعبه آرامش‌بخش تهیه کنید. جعبه‌ای را با لوازمی پر کنید که به آرام‌شدن کودک (شادشدن) کمک می‌کند. کتاب‌های رنگ‌آمیزی و مدادشمعی، برچسب‌های معطر، تصاویری که کودک از آن‌ها لذت می‌برد و موسیقی آرام‌بخش، چیزهایی هستند که می‌توانند احساسات را درگیر کرده و به آن‌ها در مدیریت هیجان کمک کنند.
  • حل مشکل همراه با کودک. اگر هیجانات کودک منجر به ایجاد مشکلاتی برایشان می‌شود – ممکن است دیگران دوست نداشته باشند با آن‌ها بازی کنند، زیرا مدام گریه می‌کنند، یا نمی‌توانند در فعالیت‌های جسمانی شرکت کنند، چون در صورت باخت، عصبانی می‌شوند – برای بررسی و رفع چنین مشکلاتی با هم اقدام کنید. از آن‌ها بپرسید که چه ترفندی می‌تواند مؤثر باشد. ممکن است چند راه‌حل خلاقانه را با حمایت شما توسعه دهند.
  • روش‌های تقویت خلق‌وخو را شناسایی کنید. با کودک خود صحبت کنید که چه‌کارهایی را دوست دارند هنگامی که شاد هستند، انجام دهند، این کارها می‌تواند شامل بازی‌کردن در بیرون از خانه، خواندن یک کتاب طنز یا خواندن آهنگ موردعلاقه‌شان باشد. این کارها را یادداشت کرده و به آن‌ها بگویید که این کارها، تقویت‌کننده روحیه هستند. هنگامی که احساس بدی دارند، آن‌ها را تشویق کنید تا یکی از آن کارها را انجام دهند تا بهتر با احساسات خود کنار بیایند.
آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک جز مهارت های اساسی می باشد
کودک را مجبور به بروز احساسات نکنید

واکنشی که شما به هیجانات کودک نشان می‌دهید، تأثیر زیادی برجای می‌گذارد. گاهی اوقات والدین به طور غیرعمد، کودک را تشویق می‌کنند که هیجانات خود را بروز دهند. اگر برای کنترل بهتر هیجانات به کودک خود کمک می‌کنید، بهتر است از انجام کارهای زیر خودداری کنید:

  • هنگامی که کودک آرام شد به او پاداش دهید: اگر هر زمان که کودک هیجان خود را کنترل کرد، رفتار خاصی از شما دریافت کند، یاد می‌گیرد که گریه‌کردن یا فریادکشیدن در مقابل خواهر و برادر خود، روش خوبی برای رسیدن به خواسته‌های خود است.
  • توجه بیش از حد به کودک: گرچه فراهم‌کردن آرامش برای کودک اهمیت دارد، اما در این کار زیاده‌روی نکنید. مطمئناً دوست ندارید که کودک شما یاد بگیرد که عصبانی شدن، بهترین روش برای جلب‌توجه شما است.
  • آرام‌کردن مداوم کودک: اینکه به کودک اطمینان خاطر بدهید، کاری سودمند است، اما مهم است که به کودک مهارت‌هایی را که برای آرام‌کردن خود لازم دارد، بیاموزید، بنابراین آن‌ها قادر خواهند بود، زمانی که شما حضور ندارید و نمی‌توانید به آنان کمک کنید، هیجان خود را مدیریت کنند.
  • از کودک بخواهید که گریه را متوقف کند: گفتن این جمله به کودک که گریه را متوقف کند، باعث ناراحتی بیشتر او خواهد شد. اگر بفهمد که شما از گریه‌کردن او ناراحت می‌شوید، ممکن است فکر کند که این کار او اشتباه است – و این کار، توقف گریه‌شان را آسان‌تر نمی‌کند.
  • اعلام کنید که کودک شما حساس است: اگر به همه معلمان، مربی یا والدین دوستان او هشدار دهید که کودک شما حساس است، این تصور را ایجاد می‌کنید که کودک قادر نیست خود را کنترل کند. گرچه آگاهی دادن نسبت به خلق‌وخوی کودک مفید است، اما الزامی نیست. فقط در صورتی این اطلاعات را ارائه دهید که فکر می‌کنید پیش‌زمینه مناسبی را فراهم می‌کنید یا به آن‌ها کمک می‌کند که هنگام تعامل با کودک شما، روش برخورد خود را تغییر دهند. مطمئن شوید که با گفتن جملاتی مانند «کودک من هیجانات زیادی دارد» این مسئله را مثبت جلوه دهید.
والدین باید بکوشند تا آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان به کودک را جدی بگیرند
کودک را به چالش بکشید

ممکن است تصمیم بگیرید که گاهی اوقات، منطقی‌ترین کار این است که کودک را از حوادث ناراحت‌کننده دورنگه دارید. اگر به‌عنوان‌مثال، می‌دانید که شبی که کودک در منزل دوستانش می‌ماند، فیلم غمناکی پخش می‌شود، درصورتی‌که می‌دانید کودک با تماشای آن برای کنترل هیجان خود با مشکل مواجه می‌شود، بهتر است از کودک بخواهید که آن را تماشا نکند.

بااین‌وجود، دورنگه داشتن کودک از هر چالش سخت یا تمام واقعیت‌های زندگی، زیان‌بخش است. کودک برای موفقیت و بالابردن کیفیت زندگی، نیاز به تمریناتی دارد که یاد بگیرد چگونه هیجانات متنوع را در زمینه‌های مختلف مدیریت کند.

ممکن است در نظر داشته باشید که کودک، در جشنواره مسابقات مدرسه شرکت نکند، زیرا می‌دانید که او نمی‌تواند ناکامی خود را کنترل کند و نگران هستید که اگر تیم فوتبالشان در مسابقات شکست بخورد، کودک شما دچار بحران روحی شود. درحالی‌که این کار ممکن است وسوسه‌کننده باشد، اما موقعیتی شبیه به این، در طول زندگی بیش از یکبار رخ می‌دهد و تمرین برای گذر از این مشکل، بسیار ارزشمند است.

به‌جای اینکه، آن‌ها را از مواجهه با وضعیت‌های سخت در امان نگه دارید، به آن‌ها فرصت‌های فراوانی بدهید که احساسات شدید خود را مدیریت کنند. احساسات غریزی خود را دنبال کنید و ببینید که چه هیجاناتی مناسب کودک است.

شناخت احساسات یعنی آموزش مهارت‌های مقابله با هیجان
چه زمانی به کمک متخصص نیاز داریم؟

با اینکه یادگیری کنترل هیجان از دوران کودکی شروع می‌شود، تحقیقات نشان می‌دهد که به‌طورکلی، کنترل قابل‌توجه بر هیجان در کودکان، تا سنین ۸ یا ۹ سال طول می‌کشد؛ بنابراین، این احتمال وجود دارد که حتی کودکانی که به طور طبیعی هیجانات بیش از حد ندارند، دورانی وجود دارد که به نظر می‌رسد، آن‌ها مدام گریه می‌کنند یا بیش از حد خشمگین می‌شوند.

هرچند بعید به نظر می‌رسد که دلیلی برای نگرانی وجود داشته باشد، اما بررسی این مسئله با متخصص کودک، برای اطمینان از اینکه عامل مؤثری برای این مشکل (به‌عنوان‌مثال، عفونت گوشی که تشخیص داده نشده، مشکل پزشکی دیگر یا مسائل روانی) وجود ندارد، ارزشمند است. اگر کودک شما در سنین نوجوانی است و برای برقراری ارتباط با مشکل مواجه است، بررسی این موضوع اهمیت ویژه‌ای دارد. اگر کودک همیشه هیجان‌زده است، ممکن است دلیلی برای نگرانی وجود نداشته باشد. اما اگر آن‌ها به طور ناگهانی برای کنترل هیجان، دچار مشکل می‌شوند، با متخصص کودکان مشورت کنید. اگر هیجانات کودک منجر به مشکلاتی در زندگی روزانه او می‌شود، بهتر است که از کمک متخصصین بهره ببرید. اگر در طول ساعات مدرسه بسیار گریه می‌کند که منجر به عدم تمرکز آن در کلاس درس می‌شود، یا به دلیل عدم توانایی در کنترل خشم، در برقراری رابطه دوستانه دچار مشکل است، ممکن است به حمایت‌های بیشتری نیاز داشته باشد.

بررسی‌ها نشان می‌دهند که هم‌زمان با رشد کودک، بین به‌هم‌ریختگی و مشکلات سلامت روانی متعدد، ارتباطی وجود دارد که شامل اضطراب، افسردگی و سوءمصرف مواد تا افکار خودکشی، اختلال کم‌توجهی – بیش‌فعالی (ADHD) و پرخاشگری است. خوشبختانه، محققان بر این باورند که مداخلاتی که رفتارهای خودکنترلی را تحت درمان قرار می‌دهد، به کودکان در بهبود روند پیشرفت کمک می‌کند. هنگامی که مشکلات پزشکی یا روانی نادیده گرفته می‌شود، می‌توانید اقداماتی را انجام دهید و به کودک در یادگیری کنترل هیجانات خود در هر زمان کمک کنید، بنابراین، با رشد آن‌ها، این مسئله به مشکلی برایشان تبدیل نمی‌شود. اگر برای یادگیری بهترین روش‌های کمک به کودک خود به راهنمایی نیاز دارید، با پزشک متخصص کودک صحبت کنید

 

Happy
Happy
۰ %
Sad
Sad
۰ %
Excited
Excited
۰ %
Sleepy
Sleepy
۰ %
Angry
Angry
۰ %
Surprise
Surprise
۰ %
تصویر نویسنده
مینا سادات موسوی موید

Average Rating

5 Star
0%
4 Star
0%
3 Star
0%
2 Star
0%
1 Star
0%

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *